تولد شماره 1
سلام پسر گلم بازم تولدت مبارک
امسال به درخواست خودت قرار شده تولدتُ تو مهد بگیریم فکر می کنم اواخر همین ماه بشه دیروز عمو علی و خاله نادیا گفتن چون تولد شماست میان خونمون هر 5 دقیقه ای یک بار می پرسیدی مامان کی میان ؟ چرا دیر میان ؟ بهشون زنگ بزن بگو زود بیان و .... تا اینکه بالاخره رسیدن و با دیدن کادوت که یک فوتبال دستی بود کلی خوشحال شدی و از عمو علی میخواستی باهات بازی کنه
چون دیروز شهادت حضرت زهرا (س) بود برنامه ای که واست درنظر گرفته بودم موکول کردم به امروز
ساعت 11:30 رفتیم شهربازی ایران لند حسابی بازی کردی
ایام عید حسابی شکمو شدی امروزم خواستی غذای مورد علاقه تُ (چلوکباب) بخوری چون هوا خوب بود ترجیح دادیم کلا تو فضای آزاد باشیم.
اینم ذوق بعد از دیدن چلوکباب
بعد ازظهر هم رفتیم دنبال خاله نادیا و یه جشن 5 نفره گرفتیم مامان و بابا ، خاله نادیا و ماهان جون
شما و ماهان خیلی همدیگه رو دوست دارین اصلا بهش حسودی نمی کنی وقتی تو مهمونی هستیم ماهان همیشه بغلِ منه ولی اصلا ناراحت نمیشی و همه از این قضیه تعجب می کنن امیدوارم همیشه دو دوست خوب بمونین
خیلی خوشحال بودی میگفتی تولدم مبارک واسه خودت شعر تولد خوندی
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی
هر کی رو می دیدی می گفتی امروز تولد منه حتی غریبه ها
بعد از خوردن کیک من و شما ماشین برقی سوار شدیم ، یه کم قدم زدیم
راستی کادوی تولدت یادمون نرفته طبق خواسته خودت قرار شده واسه اطاقت میز و صندلی بگیریم که چون تو این چند روز خیلی درگیر بودیم هفته آینده حتما این کارو انجام میدیم .
آخرین فرصت باقیمانده از تعطیلات رفتیم خونه عمو شهرام کلی رقصیدی و با شوق و ذوق عکسای تولدتُ نشون می دادی ، موقع برگشت سریع خوابت برد و الان تو خواب ناز هستی
امیدوارم امروز بهت خوش گذشته باشه جشن کوچیکی بود ولی پر از عشق
در آخر از خدا میخوام که همیشه سلامت باشی و کنار هم همیشه خوشبخت زندگی کنیم و تشکر می کنم از کسانی که واسه تبریک تولدت تماس گرفتن یا پیامک زدن ، آقامحسن ، خاله ویدا ، خاله راضیه ، خاله شمسی ، خانم سرلک ، خانم جویا ،خصوصا عمو علی و خاله نادیا
دوستت دارم زندگیم