یک روز برفی و تولد
پسر گلم هفته قبل یه کوچولو برف بارید خونه عزیز بودی و از پشت پنجره ذوق می کردی ولی تا صبح روز بعدش که بردیمت بیرون تقریبا همش آب شده بود ولی دیروز صبح که از خواب بیدار شدیم همه جا سفیدپوش شده بود و تا دیشب شدیدا ادامه داشت انقدر ذوق زده شده بودی که به همه زنگ می زدی و می پرسیدی خونه شمام برف میاد؟ از پشت پنجره اتاق خودت نگاه می کردی می گفتی مامان تو اتاق منم برف میاد می رفتی تو اتاق ما می گفتی تو اتاق شمام برف میاد .....
تو مهدکودک یه جشن تولد واسه همتون گرفتن که دیروز بود ولی دلم نیومد نبرمت
نمی خواستم فیلم و عکس این جشنو از دست بدم پس شال و کلاه کردیم و رفتیم
قبل از رفتن تو تراس برفا رو نگاه کردی . وای مامان چقدر برف میاد !!!!
این شال و کلاه خوشکلُ خاله راضیه زحمت کشیده واست بافته
اینم کادوی تولد مهدکودک که خیلی دوستش داری چون عاشق دوربینی
عزیز دلم تولد شما فروردینه که بنا به خواست خودت می خوام تو مهدکودک واست جشن بگیرم ولی خوب دائم می گفتی امروز تولد من بوده تولد بقیه بچه ها نبود کلی بهت خوش گذشته بود به هر حال ...
بهترینم بهترین آرزو را برای بهترین روزهایت آرزومندم.تولدت مبارک خوشکلم
این عکسا رو امروز گرفتم ( سه شنبه 92/10/17 )
اول رفتی سراغ سوپری مجتمع آبمیوه خوردی و یه کتاب رنگ آمیزی کیتی برداشتی بعد اومدی که با آدم برفی عکس بگیری
این آدم برفی رو یکی از همسایه ها درست کرد که خیلی خوشکل شد البته این که آدم نیست
موقع باریدن برف شعری که از خاله الهه (مربی مهد) یاد گرفتی رو می خوندی :
از آسمون برف میاد همه جا سفیدِ جون روز به این خوشکلی هیچ کس ندیده جون
های های زمستون قشنگه برف و بارون
یه آدمک برفی درست می کنیم جون از روی برف و یخ هی سر می خوردیم جون
های های زمستون قشنگه برف و بارون