پارسا و دهه محرم
سلام دوستان عزیز
ببخشید دیر اومدم . ایام عزاداری امام حسین (ع) رو خدمت همتون تسلیت عرض می کنم.
ما که سعی کردیم تا اونجایی که امکان پذیر بود پارسا رو ببریم هیئت و مراسم های عزاداری تا از همین الان با مراسم وآئین های مذهبی کشورمون آشنا بشه . البته ناگفته نمونه که خودش واقعا علاقمنده و این چند روز دائم می گفت حسین حسین - یا حسین و یا صلوات می فرستاد و با شور خاصی سینه زنی می کرد چون من شبها تا ساعت 8 سرکار بودم بابای پارسا می رفت مهد دنبالش. از قبل زنگ می زدم تا آماده باشه مدیر مهد گفت پارسا چقدر میره مهمونی ٰگفتیم مهمونی نیست میره هیئت خیلی تعجب کرده بودن چون همیشه تو مهد با رقصش همه رو سرگرم میکنه می گفتن پارسا و هیئت ؟؟؟؟!!!!!
خوب هر چیزی جای خودش داره دیگه .
روز جمعه که همایش شیرخوارگان بود رفتیم شاهچراغ این وروجک تمام صحنو وجب کرد من و بابا هم از ترس اینکه گم نشه پشت سرش رژه می رفتیم.
روز عاشورا فوق العاده سرد بود لباس محرمیشو پوشید ولی مجبور شدیم روشو لباس گرم بپوشونیم . ولی شب یه دو تا عکس گرفتیم البته انقدر ادا درمیاورد که با بدبختی گرفتیم.
محرم سالهای قبل خیلی بهتر بود چون بیشتر واسه لباس پوشیدن و عکس گرفتن تحت تسلط خودمون بود چند تا از عکساشو میذارم تا خودتون قضاوت کنید.
محرم 89
محرم 90
از دیروز تا حالا که عزاداری تلویزیون تموم شده پشت سر هم میگه مامان حسین بذار .
ببخشید اگه بد نوشتم چون خیلی عجله ای بود.