پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

پارسا كوچولو

روزهای خوش و ناخوش پارسا

1391/9/21 20:41
نویسنده : مامان پارسا
1,044 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان

وقتی باردار بودم نذر کردم پارسا سالم بدنیا بیاد هر سال محرم به نیت سلامتیش نذری بپزم چون تو آپارتمان نمیشه هر سال زحمتش رو به خاله شمسی میدیم روز جمعه گذشته رفتیم خونه خاله پارسا حسابی درگیر بازی با شوهر خاله بود و حسابی بهش خوش گذشت

از اولی که شروع به تقسیم غذا کردیم همش می گفت غذا میخوام جاتون سبز خیلی خوشمزه شده بود ( عدس پلو) پارسا علاقه خاصی به غذا توی ظرفهای یکبار مصرف داره تا آخر شب مشغول خوردن بود بابا می گفت : نذری کیه ؟ جواب می داد : هاتا (پارسا)

اما روز شنبه یه اتفاق بد واسه پارسا افتاد رفته بود دستشویی پاهای تپلش چون خیس بود تو دمپایی گیر کرده بود وقتی می خواست درشون بیاره یه لحظه ازش غافل شدم خورد زمین و دهانش خورد به لبه سنگی  الهی بمیرم خون سرازیر شد من که حسابی ترسیده بودم فقط می گفتم یا امام حسین ....... و گریه می کردم فکر کردم خدای نکرده دندونای جلوش شکسته باشه ولی زبونش زخم شده بود عزیزم خیلی گریه کرد هنوزم که چیزی میخوره اذیت میشه .

چند روزی بود که کمی سرماخورده بود از روز یکشنبه شدید شد از اون روز تا حالا مهد نمیره تا دیشب فوق العاده بی حال بود تب داشت و بی اشتها شده بود

روز یکشنبه عصر خاله شمسی اومد خونمون و مواظبش بود بابا می گفت پارسا داروهای عطاری رو نمی خورد می گفتم اگه نخوری خاله میره خونشون پس لیوانو می گرفت تا آخرش می خورد دوشنبه هم که من دیرتر رفتم سرکار و بابایی زودتر اومد خونه این دفعه دیگه تصمیم گرفتم دکتر نبرمش بیچاره چقدر آنتی بیوتیک بخوره پس بستمش به داروهای گیاهی : چهارتخم - گل ختمی - جوشنده و آش شلغم و سوپ البته د کنارش شربت استامینوفن - دیفین هیدرامین - شربت آویشن و قطره استریل چشمی هم استفاده کردم چون چشمش هم بد عفونت داشت از امروز صبح خدا رو شکر خیلی بهتر شده و دوباره شیطونیهاش شروع شد

یکی از دوستان می گفت شربت آلوئه ورا واسه افزایش مقاومت بدن در مقایل سرماخوردگی خیلی عالیه اونم گرفتم انشاء اله که جواب بده چون از اول پاییز تا آخر زمستون این سرماخوردگی دست بردار پارسا نیست.ولی فکر کنم هیچوقت به اندازه این دو روز نخوابیده بود.

یه چیز جالب این دو روزه پارسا خودشو خیلی لوس می کرد می گفتیم :

غذا می خوای ؟                  نه نمی خوام ( با ناز )

دارو                                    نه نه نه ..........

آبمیوه                                نه نمی خوام

پاستیل                                    آله میخوام میخوام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله راضیه
22 آذر 91 8:30
الهی خاله واسش بمیره که جوجه کوچولوش اینقدر اذیت شده آخه وروجک اینقدر هم که شیطونه و شیرین کاری میکنه اگه مریض هم نشه چشمش میزنن هی میخوره به درو دیوار یا شصت پاش میره تو چشمش هر روز واسش وان یکاد بخون و از طرف منم حسابی بوسش کن و نازشو بخر
خاله نسیم
22 آذر 91 11:02
ای جونم خاله نبینم مریضیتو مرضیه جون برا بچم اسپند دود کن چون 1000ماشالا خیلی ناز داره وبانمکه تازه تو مسابقه هم برنده شده شاید از دوست داشتن زیاد چشمک بخوره اگه میتونی یه وان یکاد هم همیشه بذار پیشش اگه اعتقاد داری
خاله نسیم
22 آذر 91 11:02
ای جونم خاله نبینم مریضیتو
مرضیه جون برا بچم اسپند دود کن چون 1000ماشالا خیلی ناز داره وبانمکه تازه تو مسابقه هم برنده شده شاید از دوست داشتن زیاد چشمک بخوره اگه میتونی یه وان یکاد هم همیشه بذار پیشش اگه اعتقاد داری


مرسی خاله جون شما همیشه به ما لطف دارین حتما همین کارو انجام میدم .
مامان کوثری
22 آذر 91 17:02
سلام عزیزم باشه چیزایی که میخوای رو دارم آماده میکنم سعی میکنم کامل باشه راستی عکسی میخوای رو کارت و این چیزا باشه از پارسا جون رو برام بفرست
مامان نوژاجونی
22 آذر 91 17:58
عزیزم میتونم حس وحالتو اون موقع درک کنم .خیلی بد بود.امیدوارم همیشه شادو سرحال وخنده رو ببینیمش