پارساپارسا، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

پارسا كوچولو

تولدت مبارک ( سه سالگی )

ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک   امسال تصمیم گرفتم تولدتو چند روز زودتر برگزار کنیم ( سوم فروردین ) اصلی ترین دلیلش خاله راضیه بود که فقط هفته اول شیراز بود و دومین دلیلش تعطیلی خودم و بابایی بود که می تونستیم راحت تر به کارا برسیم البته با این حال بازم تا چند شب بیخوابی داشتم ، سعی کردم یه تولد خیلی خوب باشه و به همه خوش بگذره. * تولد خونه خاله جون برگزار شد . * تعداد مهمونای حاضر 50 نفر بود . صبح تولد باباجون شما رو برد خونه عزیزجون چون خیلی کار داشتم و با وجود شیطونیهای شما نمی شد سا...
20 مرداد 1392

پارسا برنده جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ

پسر گلم بالاخره نتیجه جشنواره نی نی وبلاگ اعلام شد و شما با 834 رای نفر هشتم شدی هر چند انتظار داشتم جزء شش نفر اول باشی ولی خوب ... جایزه شما تو این مسابقه یک کارت هدیه پنجاه هزار تومانیه. امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و پیروز باشی . از تمام کسانی که زحمت کشیدن و به پارسای عزیز رای دادن تشکر می کنم . ...
19 مرداد 1392

ماهان عزیز تولدت مبارک

  گل غنچه کرد و غنچه شکفت و خداوند بهترین و زیباترین هدیه اش را به شما داد با آرزوی فرداهایی روشن تبریک صمیمانه مرا پذیرا باشید. " تقدیم به بابا و مامان ماهان خوشکل "     این توپولوی خوشکل نی نی خاله نادیاست که روز دوشنبه 92/5/14 ساعت 10:30 صبح بدنیا اومد.   وقتی به پارساخبربه دنیا اومدن این جوجه کوچولو رو دادم گفت اِ .. خوش به حالش     ...
15 مرداد 1392

شیرین زبونی ها و کارهای پارسا

دوستای عزیزم سلام ببخشید چند روز نبودم چند تا دلیل داشت: 1) حسابرسی آخر دوره محل کارم طوری که بعضی شب ها خونه تا وقت سحر بیدار بودم 2) ویروسی شدن سیستم و بالا نیومدن ویندوز و نبود زمان جهت نصب مجدد تو این چند روز حتی وقت نکردم چند تا عکس از گل پسر بگیرم این عکسا هم به اصرار خودت بود که می گفتی مامان دوربین بیار ازم عکس بگیر. هر روز که می گذره شیرین زبونیات بیشتر میشه و بیشتر ابراز علاقه می کنی مثلا همین امشب تو بغلم دراز کشیدی و گفتی مامان عزیزمی ، تو بغلت بخوابم . هر روز دوست داری واسه ناهار پلو درست کنم چند روز پیش وقتی ظرف غذا رو از دستم گرفتی گفتی مرسی مامان غذا درست کردی . از کلمه...
5 مرداد 1392

ماه رمضان

ماه رمضان ماه نزول آیه های سبحانی و ارتباط ملک و ملکوت در نزدیکترین افق برای عروج ارواح روحانی است، ماه از منیت و مادیت بریدن و پر کشیدن لاهوت و گردشهای روحانیست، ماه بر چیده شدن بساط شیطان از عرصه زندگی اولاد آدم و حضور ملموس ملائک در اطراف انسان و کشیده شدن خط گذشت و غفران الهی بر خطاهای گناهکاران در سایه الغوث الغوث است استشمام عطر خوشبوی رمضان گواری وجود پاکتان ...
19 تير 1392

شهربازی ایران لند

روز جمعه از صبح که بیدار شدی هوای شهربازی کردی و مدام می گفتی بریم شهربازی ، بریم رستوران غذا بخوریم شهربازی خلیج فارس حدودا یک ماه پیش افتتاح شد و این اولین باری بود که شما رو اونجا می بردیم خیلی بهت خوش گذشت .   این دایناسور وسط شهربازی بود که سر ، دست و دُمشو تکون می داد با اینکه صداش ترسناک بود ولی از دیدنش خیلی ذوق می کردی .           عاشق اینم وقتی ازت می پرسم زندگی کی هستی ؟ میگی مامان مرضیه عشق کی هستی ؟ مامان مرضیه    نفس کی هستی ؟ مامان مرضیه پس دوستت دارم زندگیم ، دوستت دارم عشقم ، دوستت دارم ن...
15 تير 1392

اولین قصه و خلاقیت پارساجون

عسل مامان این روزا به نقاشی کشیدن خیلی علاقمند شدی البته فقط خیلی سریع دفترا رو خط خطی می کنی و تا میگم بیا مامان نقاشی یادت بده میگی نه خودم بکشم اینم از نقاشی امروز که گفتی بابا کشیدم .  این عکس مربوط به حدودا 20 روز پیشه که داشتی تو تراس بازی می کردی صدا زدی مامان دارم کباب درست می کنم وقتی اومدی داخل اینا رو دستت دیدم کلی ذوق کردم فکر کنم این اولین خلاقیت شما بود که به تنهایی انجام دادی مداد رنگیا رو کرده بودی سیخ و چینه ها کباب بودن . مامان ازش عکس بگیر کباب درست کردم . دقیقا یادم نیست ولی فکر کنم اولین باری که گفتی مامان قصه بگم چند ماه قبل بود : یکی نبود . یه پسر خوشکل بود اسم...
11 تير 1392

مسابقه نی نی شکمو

شرکت کننده گرامی   با سلام ؛   عکس ارسالی شما مورد تائید قرار گرفت. دوستای گلم اگه میخواین به پارسای شکمو رای بدین کد 311 رو به 20008080200 پیامک کنید. مرسی از لطفتون . ...
10 تير 1392

مروری بر خاطرات روزمره پسر گلم

این عروسکتو خیلی دوست داری بهش میگی نی نی بعضی وقتا بغلش می کنی خیلی بامزه و با لحنی آروم میگی گریه نکن پسرم می برمت پارک از بین چیزای شیرین عاشق بستنی ، کیک تولد ، شیرینی دانمارکی ، آبمیوه و پاستیل هستی البته سعی می کنیم که شیرینی ها رو فقط تو مهمونی استفاده کنی .   ببین چطوری در عرض چند ثانیه همه جا رو بهم می ریزی رول کیسه زباله رو باز می کنی و همشو پهن می کنی تو آشپزخونه . اینم یکی از سرگرمیهای روزانه شماست دیگه !!! علاقه خیلی زیادی به کتاب های شعر و داستان داری یه عالمه کتاب داری و هر ماه در حال اضافه شدنه موقع خواب میگی قصه بخون .   cd های عمو پورنگ...
1 تير 1392

بازم گردش

عزیز دلم روز جمعه 24 خرداد ساعت 5:45 صبح از خواب بیدار شدی و از خوشحالی که قراره بریم گردش دیگه نخوابیدی ساعت 6:30 با خانواده دایی بهرام رفتیم روستای دلخان ( شش پیر ) البته بابایی با خانواد عمو شهرام ساعت 10 به جمع ما پیوستند به همه خیلی خوش گذشت خصوصا توپولوی من ، تا می تونستی آب بازی کردی ، توپ بازی ، شیطونی ، رقص و ... واقعا طبیعت زیبایی بود ساعت 7 عصر برگشتیم. اینم عکسای این روز قشنگ تا چشمت به رودخونه افتاد گفتی بریم دریا ولی انقدر آب سرد بود که پاهاتو که تو آب گذاشتی منصرف شدی . این روزا تا از دستم ناراحت میشی میگی وای وای خسته شدم ...   مامان : از چی ؟! پارسا : از دست مامان ...
26 خرداد 1392